سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یه  یاداشتی ازطرف وبلاگ خبری بیجار، برای وبلاگ ارسال شده بود که  ضمن تشکر از نویسندگان این وبلاگ ، برام نوشته بود جمعیت بیجار و روستا هاش روزبروز داره کم و کمتر می شه ،بله  درست است، در کمال تاسف ،  از  اشتغال که چی بگم ،  البته  بگم بگم نمی کنم ، ولی واقعیت که  شاخ و دم نمی خواد ، وقتی  که  بچه ای چیزی متوجه ات نیست ، مشغولیت تمامت درس  و اینجور چیزاست ..... ولی  وقتی میرسی به سن  12 الی 15  سالگی  مملو از انرژی برای کار کردن داری .... اما ....


یادش بخیر .....  یک روزی که مسئولین  هنوز  دنبال  جمع آوری  رای و این جور حرفا بودند  .... وعده و وعید های  کار و اشتغال جوانان و دل گرمی های که می دادند ، روزی از روز ها عده ای از همین مسئولین کشورم با دعوت از خبرنگاران و رسانه های نوشتاری و دیداری   که بیایید خبر مهم شهرم را می خواهند رغم بزنند ...  حادثه مهم شهر من و تو چی بود  احداث و راه اندازی خط تولید  شرکت سایپا  .... ولی فقط همون روز خبری بود و بس دیگر هیچ ... نه سایپا اومد بیجار ... نه جوانان مشغول کار شدند ......  ای کاش مقداری از آن حرف ها  فقط مقدارش عملی می شد .... دیگه جوونای روستای من و تو  و ما  مجبور  نمی شدند  که قید همه چیرو بزنند و یا علی سنن مدد  کوله بار هجرت و  دربه دری و کارگری و عملگی شهر های بزرگ  را در سرشان بپرورانند ... و بروند ... 
راستش نمی خواستم اینا رو  بنویسم  نمی دونم  اصلا  چی شد که یهو رفتم  سراغ  این  حرفهای  گنده گنده  ..... حالا  بگذریم  یادمه نماینده  محبوب  شهرستان  بیجار  همانطوری که  در شعار انتخاباتیش  بود این  جمله معروفه که   دوباره می سازمت ......
اره  منتظریم ای کاش  یادش  باشه  که می گفت  باید  کاری کنیم  مهاجرین  بیجاری از شهر های دیگه  برگردند .... روستا و  شهر  خودمان  را  اباد کنند ....  روستاییان  را  باید روستاهاشونو  آباد کنیم .......
روستای من 500 خانوار بود ...  بله در گذشته بود ولی الان به زور 150 خانوار بیشتر نیستند ...  همه رفتند یعنی مهاجرت ... هرکدام  به  شهری  پرواز کرده و آشیان  کرده اند . ....
محصول  روستای  من که با دستان  پینه  بسته و ترک  خورده  کشاورزان بدست  می آمد باغات انگور  و  زمین های حاصلخیزی که  با  گل های بهشتی  آفتاب  گردان هر روز  و  شب  با  طلوع و  غروب آفتاب  معطر می شد  الان  به تلی از خاک و  بدون  مزرعه  تبدیل  شده  رودخانه ای ....  که  روزی صدها موتورآب از آن برای  مزارع  خودشان آبیاری  می کردند  ولی امروز دیگر خبری  نیست  ...
برکت سد  که بالای کوه چنگل الماس بروی  رودخانه تلوار زده شده است  ...  این رودخانه  در تابستان ها به نک  زاری  مبدل  شده  که روستاییان و کشاورزان  برای چهار اینج آب باید در داخل رودخانه چاه می زنند ..
به امید روزی که جناب آقای سید مهندس  بیاتیان  به وعده های خودش عمل  کند همانطوری که گفته بود بیجاری های مهاجر را دوباره به  روستا هاشان برگرداند  ... انشالله  من  دوباره از روستایم می نویسم  امیدوارم مهندس  جوان بخواند و  از روستای  من دیدن کند ....

منبع: وبلاگ روستای چپقلو



کلمات کلیدی : روستای، چپقلو، بیجار، بیاتیان، رئیس جمهور
ن : خبرگزاری کردنیوز
ت : 91/12/21:: 3:32 عصر
نظرات ( )